عشق یعنی،زندگی در یک بهشت عشق یعنی،انتهای سر نوشت عشق یعنی،قطره اشک صدف مستی و رقص سماواتی دف عشق یعنی،گریه های چشم خمار بوسه های مهر بر لب یار عشق یعنی،شور آتش در نفس ضجه های زندگی کنج قفس عشق یعنی،موج بر دریای مهر نور لبخند ستاره در سپهر عشق یعنی،شمع دل افروختن همچو پروانه در آتش سوختن عشق یعنی،معرفت یعنی شعور عشق یعنی،اشک خونین در میان چشم کور عشق یعنی،علت آوارگی بی ریا بودن،صفا و سادگی عشق یعنی،اسب وحشی بی سوار عشق یعنی،همچو مجنون در گریز از روزگار عشق یعنی،سینه ای آغوش راز عشق یعنی آنچه بر هر کس نیاز
|
کاش می شد اما نمی شه
نمی شــــــه بیای دوبـــــــــاره
نمی شــه دستات تو گلدون
گلای مریــــــــــــــــم بـــــذاره
کاش می شــــــــد اما نمشه
این مــــــــــــــــــــــرام روزگـــار
رفتنـــــــــــــــت همیشگی بود
دیگــــــــــه برگشتن نداره ......
|
م... جانم
من عشق را در تو
تو را در دل
دل را در موقع تپیدن
وتپیدن را به خاطر تو دوست دارم
من غم را در سکوت
سکوت را در شب
شب را در بستر
وبستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم
من بهار را به خاطر شکوفه هایش
زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را به خاطر تو دوست دارم
من دنیا را به خاطر خدایش
خدایی که تو را خلق کرد دوست دارم
|
|
دوستت دارم
هدیه من
خواستم برات هدیه ای بفرستم;
نسیم گفت : مرا بفرست تا موها یش را نوازش کنم .
باران گفت : مرا بفرست تا صورتش را بشویم و اشک ها یش را پاک
کنم .
ناگهان قلبم گفت : مرا بفرست تا دوستش بدارم ...
و تنها تو همه وجودم شدی ...........
خاطر خواهی...
وقتی سرت رو شونمه
دردو بلات تو جونمه
جون به جونم اگر کنن
خاطرخواهی تو خونمه
دلم میخواد باهات باشم
رفیق پا به پات باشم
سایه به سایه دم به دم
بمیرم و فدات بشم
تصدق رنگ چشات
شب با ستاره هاش فدات
نخواب بذار نگات کنم
هر چی دارم فدات کنم
ستاره بارونت کنم
جونمو قربونت کنم
وقتی سرت رو شونمه
دردو بلات تو جونمه
جون به جونم اگر کنن
خاطر خواهی تو خونمه
|
ای که به ریزش اشکها رحم می کنی ؛
ای مهربانترین مهربانان ...
کسی به شوق تو می خواهد پرواز کند تو پروبالش باش ...
کسی به شوق تو می روید تو آبش باش ...
کسی از سوزش دل با تو سخن می گوید تو زبانش باش ...
کسی تو را بی آنکه بداند جستجو می کند تو مقصد و مقصودش باش ...
کسی تو را صدا می کند تو ندایش باش ...
کسی تو را عشق می ورزد تو معشوقش باش
|